صدای وحی - صدای وحی
ساعت 1:8 عصر سه شنبه 85/2/5 امید به خدا و حسن ظن به او، رمز بسیارى از موفقیتهاى فردى و اجتماعى، مادى و معنوى است. این واژه در فرهنگ تربیتى اسلام از جایگاه والایى برخوردار است و در آیاتى از قرآن، به (امیدوارى) به خدا ترغیب و از (نومیدان رحمت حق) مذمت شده است. بطورى که با لحنى مشفقانه از گناهکاران مى خواهد تا با امید به رحمت حق از مسیر خود برگشته و توبه نمایند و این، یگانه عامل گرایش انسانهاى گمراه و از راه به در رفته است. خداوند در قرآن مى فرماید: اى بندگان من که نسبت به خود اسراف کرده اید! از رحمت خدا نا امید نباشید زیرا که خدا تمام گناهان را مى بخشد. در این آیه خداوند گنهکاران را با عنوان (بندگان من) خطاب کرده است و این، حاکى از عنایت حق به سعادت و رستگارى بندگانش مى باشد. در برخورد با افراد مشاهده کرده اید که مى گویند: با اینکه شخص ناامیدى نیستیم اما هیچگاه موفق نمى شویم و توفیق نصیبمان نمى شود، مى خواهیم با ایمان و با تقوا باشیم، مى خواهیم خدمتگزار مردم و نوعدوست باشیم، مى خواهیم درس خوان و خوش خلق باشیم، اما نمى دانیم که مانع ما چیست؟ و نمى دانیم که چگونه باید موفق شد؟ کسى مى تواند به هدف برسد که با اراده اى قوى و سینه اى آهنین به سوى مقصد حرکت کند تا به وصال آن نایل آید. در ره منزل لیلى که خطرهاست بسى شرط اول قدم آن است که مجنون باشى باید بدانید که زندگى مانند صفحه شطرنج است و بازیگر طرف مقابل شما، زمان مى باشد. چنانچه اگر حرکت نکنید و مردد شوید و مهره هایتان را جابجا نکنید، مهره هاى شما یکى پس از دیگرى از روى صفحه شطرنج محو خواهد شد. شما در برابر رقیبى بازى می کنید که هیچ گونه تاخیر و بى تصمیمى را نمى پذیرد. ¤ نویسنده: مهدی آذرنگین
ساعت 1:7 عصر سه شنبه 85/2/5 امید عبارتست از خواستن مطلوبى که در آینده قابل تحقق است و چون قابل تحقق است، بالضروره مبتنى بر واقعیات و یا بر آنچه که قابل تبدیل است، مى باشد. لذا امید آن پدیده روانى است که هر چه بر واقعیات و حقایق بیشتر تکیه داشته باشد، مفیدتر و محرکتر خواهد بود. بر خلاف آرزو که با امثال این جملات (اى کاش چنین باشد) (اى کاش چنین پیشامد کند) ابراز مى گردد. لذا آرزو نوعى خواستن است که خواسته شده فعلا تحققى ندارد و از عوامل و عللى که ممکن است آن خواسته شده را در آینده تحقق ببخشد، اثرى و نشانى وجود ندارد. به همین جهت است که انسان در حال آرزوهاى دور و دراز مجبور است انرژى هاى مغزى خود را در ساختن تصنعى علل و عوامل و جا به جا کردن حقایق و حذف و انتخاب نامعقول واقعیات مستهلک نماید. با این بیان، آرزو نوعى خواستن است که خواسته شده تحققى ندارد. از این رو ممکن است منشا آثار منفى و نیز موجب کوتاهى در وظایف فعلى شود. در مناجات امام سجاد(ع) آمده است: خدایا! از دعایى که حجاب جلو آن را گرفته و امیدى که خلاف واقع است به تو پناه مى برم. آرزهاى غیرواقعى و طولانى، آدمى را از خدا دور مى کنند و زمینه هاى تربیتى و معنوى او را از بین مى برند. خداوند خطاب به حضرت موسى علیه السلام فرمود: "اى موسى! در دنیا آرزوى طولانى نداشته باش، زیرا سنگدل مى شوى." ¤ نویسنده: مهدی آذرنگین
ساعت 1:5 عصر سه شنبه 85/2/5 هر کس در زندگى خود چشم اندازى را براى آینده خویش تنظیم مى کند و با برنامه ریزى (و چه بسا خیال پردازى) هدفش را تعقیب مى کند. آدمى به امید زنده است و با امیدوارى تلاش مى کند. مادر، کودکش را با امید شیر مى دهد؛ کشاورز با امید، بذر را در دل زمین مى نهد؛ صنعتگر، صنعتش را با امید به نفع و توسعه، به کار مى گیرد؛ یک جوان با امید به آینده اى سعادتمند و خوشبخت، تن به ازدواج مى دهد و از خانواده خود مستقل مى شود. بیمارى که به آسانى و علاقه، خود را به چاقوى جراح مى سپارد و یا داروى تلخ را مصرف مى کند، با امید به بهبودى و پاکسازى ریشه هاى فساد و مرض است. و خلاصه اینکه موفقیت و نشاط در امور مادى و معنوى، در گرو امید به آینده آنهاست، زیرا فطرت آدمى بر امید استوار است و این فطرت، زمانى تغییر مى کند که انسان از مسیر اصلى خود خارج شده و به خاطر عواملى گرفتار یاس و نا امیدى شود. تذکر این نکته ضرورى است که امید، زمانى محرک و رمز موفقیت است که همراه با (اراده) و برنامه ریزى دقیق باشد و در غیر این صورت، زندگى آینده (سرابى) بیش نخواهد بود. انسان منفى باف و ضعیف الاراده نه تنها نمى تواند از موقعیتهاى مفید استفاده کند، بلکه همیشه مزاحم دیگران بوده و نیروى باطنى خود را در جلوگیرى از کار و پیشرفت و ایجاد مانع به کار مى برد. او با کلماتى مانند (نمى شود) و (نمى توانیم)، خاموش و بى تحرک گوشه اى مى نشیند و دیگران را مایوس مى کند. هر چند گفته کسانى چون ناپلئون نمى تواند ملاکى براى ما باشد اما به عنوان کسى که در جهت اهداف خودش پیروزی هاى بزرگى داشت مى گفت: باید کلمه (نمى شود) از قاموس زندگى و از لغت محو گردد. او از شنیدن واژه هاى (نمى شود) (نمى توانم) و (نمى دانم) بسیار دلتنگ مى شد و مى گفت: (بخواه، مى شود.) ¤ نویسنده: مهدی آذرنگین
ساعت 1:2 عصر سه شنبه 85/2/5 چنان که گفتیم رجاء نیز همچون خوف حالتى روانى است. این حالت زمانى رخ مىدهد که انسان پدید آمدن حالتى خوشایند را انتظار داشته باشد که وقوع آن حالت خوشایند قطعى نیست. رجاء در یک معنى به همه حالات توقع و انتظار گفته مىشود؛ حتى اگر انتظار امرى ناخوشایند باشد. به همین دلیل برخى مفسرین این کلمه را به معناى خوف تفسیر کردهاند و معناى آن را چنین گفتهاند: شما را چه شده است که از شکوه خدا بیم ندارید؟ ولى رجاء هرگاه در برابر خوف به کار رود به معناى انتظار امرى خشنودکننده است. هر چه احتمال و انتظار حصول امر خوشایند بیشتر باشد، اشتیاق انسان افزون تر است و انگیزه تلاش براى حصول آن بالاتر مىرود. همه چیزهایى که به عنوان انواع خوف از آنها یاد کردیم، به امور ناخوشایند مربوط مىشد اضداد آن امور ناخوشایند امورى خوشایند و مسرت بخش هستند. کسى که انتظار این امور خوشایند را داشته باشد با نشاط و امیدوار است و مىکوشد به آنها دست یابد و با موانع حصول آنها مبارزه مىکند. خوشایندترین چیزى که انسان مؤمن انتظار آن را مىبرد، رسیدن به رضاى پروردگار و لقاى اوست. و چون به رحمت و مغفرت خداوند ایمان دارد، در هر شرایطى این امید و انتظار را در دل خود مىپرورد و براى تحقق آن تلاش مىکند و حتى اگر گناهکار و از عذاب پروردگار خائف باشد، باز هم امیدوار است که مشمول مغفرت خداوند واقع شود و توفیق جبران کاستى ها را پیدا کند. انسان مؤمن به بشارت خداوند دل خوش مى دارد که فرمود:
یا آن جا که فرمود: هر گاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، بگو من نزدیکم، و دعاى دعا کننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مىکنم. از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند: از خداوند درجات بلند را بخواهید، چرا که از کریم درخواست مىکنید. ¤ نویسنده: مهدی آذرنگین
ساعت 11:23 صبح پنج شنبه 84/12/4 ¤ نویسنده: مهدی آذرنگین
|
صفحه نخست
:: بازدید امروز ::
:: کل بازدیدها ::
::فهرست::آرشیو ::
امید به خدا و زندگی
:: لینک به وبلاگ ::
:: اوقات شرعی ::
:: یاران الهی::
:: خبرنامه وبلاگ ::
:: موضوعات وبلاگ ::
|